سرمربی تیم استقلال میگوید تا پایان بازی با الشباب در این تیم میماند، مگر اینکه هیات مدیره و مدیرعامل استقلال او را بخواهند.
امیر قلعهنویی در نشست خبری پیش از بازی استقلال برابر داماش درباره قهرمانی تیمش در فصل اخیر، اظهار کرد: خدا را شکر توانستیم در یک سال پر از فراز و نشیب قهرمان شویم. لطف خدا شامل حال ما شد و ما قهرمان شدیم. این قهرمانی ماحصل یک کار گروهی است و شاید من کمترین نقش را در آن داشتم. تنها حسن مجموعه ما نیت و قلبهایمان بود که در یک راستا بود. به قول آقای ساکت در یک قایق همه باید به یک سمت پارو بزنند و اگر همراه نباشند، مشکل ایجاد میشود. ما مشکلات مالی زیادی در این فصل داشتیم. کادر فنی ، مدیران و معاونان باشگاه همه و همه زحمت کشیدند تا قهرمان شدیم. شاید این وسط چند بازیکن به خاطر کمتر بازی کردن دلشان از من گرفته باشد، اما ما هر کاری که کردیم برای تیم بود و وظیفهمان بود. با این حال باز هم از آنها حلالیت میطلبم.
او درباره احتمال رفتنش از استقلال در پایان فصل، اظهار کرد: روزی که به استقلال آمدم با عشق و علاقه دو ساله امضا کردم. می دانید که در لیگ قهرمانان آسیا برای نتیجه گرفتن یک تیم نیاز به حضوری دو ساله است. ما به این نیت آمده ایم که تغییرات ایجاد کنیم. برنامه دو ساله داشتیم و فاز به فاز کار کردیم. خدا به ما کمک کرد و یک تیم را از نوع ساختیم. بدون پول این کار بسیار سخت بود. اما من واقعیت را می گویم که از بازی با الهلال ناراحتم. من با نیت پاک به استقلال آمدم و از خیلی از مسائل چشم پوشی کردم. یکی مثل پژمان منتظری یا جباری که از النصر پیشنهاد داشت، در استقلال حضور دارند. در بازی با الهلال و آن اتفاقات، ما در لیگ و آسیا رتبه نخست را داشتیم. این برای من غیر قابل هضم بود. من با استقلال در آسیا قهرمان شدم و به دسته سه هم رفتم، ولی چنین چیزی ندیدم. به پگاه گیلان سال اول حضورم برابر ۸۵ هزار تماشاگر باختم ، ولی ۱۵ دقیقه استقلال تشویق شد. یا فینال جام حذفی را به سپاهان باختیم و ۱۰ دقیقه تشویق شدیم. همه چیز را دیده بودم جز این. وقتی بازیکنی مثل منتظری وجود دارد که همواره در تمرینات حضور داشته، این حرفها دیگر عجیب است. گویا یک فرهنگ جدید رخ داده و من نمیخواهم این فرهنگ غلط نهادینه شود تا بعدیها بگویند که برای ماندن به ذلت تن داده. این ذلت است که ما از همه چیز بگذریم.
وی افزود: الان هم تا پایان بازی با الشباب در استقلال هستم. شاید مدیر و هیات مدیره من را نخواهند. من در استقلال از خیلی از بازیکنان کمتر پول گرفتهام، این کارها را کردیم و جوابش را برابر الهلال گرفتم. با سپاهان هفدهم جدول رفتم، ولی این مسائل را ندیدم. وقتی که به فجر باختیم تیممان انتهای جدول بود، اما تماشاگران اصفهانی چنین چیزی به من نگفتند. من با تمام وجود مبارزه میکنم تا وقتی که از استقلال رفتم این فرهنگ هم برود. ما آن استقلالی را میخواهیم که بعد از باخت برابر پگاه تشویق شد. بارسلونا هفت گل در دو بازی اخیرش خورده ، ولی میبینید که از این حرفها در نمیآید. من چیزی دیدم که قابل هضم نبود.
سرمربی استقلال در پاسخ به این سوال که آیا از تیمش راضی است؟ بیان کرد: استقلال دوباره ساخته شد. مطالعات ما درست بود و ما برای پنجاه متر جلو برنامه داشتیم. میخواستیم بار مجتبی جباری را بین جانواریو و توزی تقسیم کنیم. من که سنتی هستم، وقتی که تیم را میخواهم ببندم سه هفته با عدهای مشورت میکنم که در دفاع و هافبک چگونه باشیم. همه مسائل را در نظر می گیرم، اما در نیم فصل تمام مطالعات ما بر هم خورد. جباری در زمین مدیریت و بازی میکند. او دوندگی خوبی دارد، اما اگر جانواریو بود این مساله تقسیم میشد، ولی در آسیا به بلوغ رسیدیم. من به شما می گویم که اگر الریان و العین در گروههای دیگر بودند حتما سرگروه میشدند. اما ما قدرت تاکتیکی خودمان را به آنها دیکته کردیم. با این حال این استقلال هنوز با ایدهآل من فاصله دارد. اگر جباری از ابتدا در تیم ما بود، کمی مشکل گلزنی ما کمتر میشد.
او در پاسخ به این سوال که تعریف "ستاره" از نظر او چیست؟ گفت: سال نخستی که به استقلال آمدم در این تیم ستاره نداشتم. طالب لو و انصافی را از فجر سپاه تهران آوردم، سید عباسی را از صنعت نفت آبادان آوردم، عنایتی ، قربانی و صادقی را آوردم. کجا اینها ستاره بودند؟ کی فرزاد مجیدی و سیاوش اکبرپور ستاره بودند؟ ما به دنبال ستارهسازی بودیم. آیا تراکتورسازی فصل گذشته ستاره داشت؟ من وقتی که استقلال اهواز را تحویل گرفتم در نیم فصل دوم چهارم شدیم. یا در مس کرمان که تنها ستارهاش علی مولایی بود و در پانزدهم جدول حضور داشت، ما در نیم فصل دوم، دوم شدیم. عدهای از دشمنان من هستند. من اعتقاد دارم که باید با بازیکن سالاری مبارزه کرد. سالار یعنی بزرگ و مشدی. چنین بازیکنی در نیمکت باید بزرگی کند. این کار شماست که مسائل را چگونه اداره کنید . باید حد و حدودها باقی بماند. باید به عدهای از بزرگان مسئولیت دهیم. من معمولا به بزرگان تیمم وظایفی خارج از زمین میدهم. مرتضی اسدی، جواد نکونام، مجیدی، رحمتی ، فکری و منصوریان از نمونههای آن هستند. اما در حد و حدود همه چیز مشخص است. من از بازیکن مشاوره هم می گیرم. مثلا بازی با فولاد قبل از این که نکونام پنالتی بزند، جباری را صدا کردم و به او گفتم که نظرت چیست تا ترکیب را ۳-۳-۴ کنم و او گفت خوب است و دیدید که جباری تلاش بیشتری کرد. بازیکن و ستاره خوب است، اما باید حد و حدود باقی بماند.